وقتی پـایـت در گِل باشد و راه دراز، وقتی دستت بسته باشد و خرمـا بـر نخیـل، دیگر
آه کشیـدنت چه معنـایی دارد؟!
وقتی خستـه باشی و در مـانده، وقتی تنهـا باشی و پـر هوس، دیگر نگاه کردن چه
معنـایی دارد؟!
وقتی به قـدر یک نفس کشیـدن مجـالی نداری، وقتی به اندازه یک پـلک زدن نمی مـانی،
دیگر سیـاه دیدن چه معنـایی دارد؟!
وقتی بایـد در آتـش باشی و خـرم، وقتی بـود و نبـود یکسـان، وقتی راز و نیـاز بـرای از مـا
بهتـران، دیگر عاشق شدن چه معنـایی دارد؟!
امـا همیـشه یـادت باشد آهـت را هـدر نـدهی. هـرکس را نگاه نکنی، سیـاهی ها مجـذوبـت
نکننـد، گریـه امـانت را نبـرد، شِکوه از غصـه ها نکنی و همینـطور عاشق باقی بمـانی،
یک عاشق سـاده.
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6